آوینا خانمآوینا خانم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

عشق مامان بابا آوینا

اولین مهمانی

1392/4/29 17:27
نویسنده : مامان بابا
159 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه شب واسه افطار مهمان داشتیم .این اولین مهمانی با وجود شما برگزار شد.از شب قبلش استرس کارهامو داشتم  و بنظر میومد  شما هم استرس داشتی آخه تا 2ونیم شب نخوابیدی. مرتب شیر میخوردی.niniweblog.com

خلاصه اینکه خیلی وابسته ام شدی  و افکار منو میخونی.من از صبح تا شب کار داشتم و هر یکساعت یه بار میومدم پیشت بهت شیر میدادم و میرفتم سراغ کارام از تو آشپزخونه صدات میزدم نگات میکردم بابایی هم ازت مراقبت میکرد .گاهی نگاهت میکردم میدیدم انگشتتو مک میزدی خودت بدون من خوابت میبرد .این واسه اولین بار بود که مستقل میخوابیدی.niniweblog.com

بمیرم واست که نتونستم اون شب واست مادری کنم. فقط شیر استرسی بهت دادم. مامانی خیلی دوست دارم و میدونم همه چیز رو خوب میفهمی و همدمم هستی.niniweblog.com

وقتی هم مهمانها (خانواده عمو علی و عمو ابراهیم و مامان بزرگ )بودن شما خیلی خوشحال بودی و همش میخندیدی. niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

محراب و مليكا
31 تیر 92 12:03
به سلامتي
دوست عزیز مليكا در جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده خوشحال می شم به وب دخترم بیاین و لطف و مهربونی خودتونو از ما دریغ نکنید. كد 576 رو به 20008080200 پيامك كنيد . ممنون

http://mehrabmanezendege.niniweblog.com/



قبلا رای دادم عزیزم به کسی دیگه
مامان ویانا
3 مرداد 92 1:15
وای الهییییییییییییییی اوینای مستقللللللل عزیزممممممممم



فاطمه جون چرا عکس نمیذاری فرشته کوچولومونو ببینیممممم؟؟؟؟؟

واسم ببوسش




مرسی عزیزم

خاله مریم چقد عکس بزارم خووووووووووووووووووو توی پستهای قبلش عکس داره



بوس