آوینا خانمآوینا خانم، تا این لحظه: 11 سال و 24 روز سن داره

عشق مامان بابا آوینا

اولين مرواريد

1392/9/15 10:37
نویسنده : مامان بابا
558 بازدید
اشتراک گذاری

عزيزم مامان روئيدن اولين مروارديد زيبايت مبارك

گلم عزيزكم واسه درآوردن اين مرواريد كوجولوت خيلي اذيت شدي.

مامان جون چندروز بود ميگفت خيلي بي حال و بي قراري .توي راه برگشت از تهران وقتي باهم بازي ميكرديم دهنت كه باز شد و خنديدي ديدم يه مروراريد ناناز تو خنده هات زده بيرونسوال

قربونت برم كلي ذوق كردم و به مامان جون و بابايي گفتيم فكر كنم تو جاده اراك بوديم.قلب

وقتي واسه ناهار ايستاديم بروجرد واست يه عروسك پو زرد گرفتم البته به انتخاب خودت بود من دوتا عروسك گرفتم جلوت و شما دستتو سمت عروسك زرد گرفتي.بعدش هم رفتيم كباب خورديم و به شما هم كباب دادم آخه دندون كبابا خوردي در آوردي عزيزم.نیشخند

 

تاريخ ورود اوالين مرواريد: پانزده آذر 92

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)